رمان عاشقانه | فصل سرد عاشقی - صفحه 5


قالب گراف - مرجع قالب و گرافیک بلاگ دیزاین - سامانه طراحی سایت تبلیغات تبلیغات
  • نویسنده : Ghazal
  • پنجشنبه 21 اسفند 1393 ساعت: 18:39
  • هرکس در دنیا کسی را دارد :

    لیلی مجنون را

    شیرین فرهاد را

    پدرم مــــــــــــادرم را

    تو عشق جدیدتـــــ را

    من ......

    من تنهایی را


  • نویسنده : Ghazal
  • پنجشنبه 21 اسفند 1393 ساعت: 16:36
  • همیشه تصـــــور میکردم تختم فقط جایی است برای خودم و تو

    نمیگویم این تصور غلط است نه

    تو که رفتی جایت را گلباران کردم تا کسی

    جایت را اِشغال نکند

    تا برگـــــــــــــردی.........

    میدانم که برمیگردی میدانــــــم

    دلم این را میگوید


  • نویسنده : Ghazal
  • پنجشنبه 21 اسفند 1393 ساعت: 9:06
  • پیاده روهای این خیابانها خراب شده اند

    مست اند خیال برشان داشته

    که تو دست در گردن من داری نمیدانند

    من با هر بارانی اندوه فراموش شده ام را

    با خود به خیابان میبرم و تویی در کار نیست ...

    235.jpg


  • نویسنده : Ghazal
  • چهارشنبه 20 اسفند 1393 ساعت: 20:57
  • این روزها که جرات دیوانگی کم است

    بگذار باز هم به تو برگردم !

    بگذار دست کم گاهی تو را به خواب ببینم !

    بگذار در خیال تو باشم !

    بگذار . . .

    بگذریـم !


    237.jpg


  • نویسنده : Ghazal
  • چهارشنبه 20 اسفند 1393 ساعت: 17:22
  • یادش بخـــــــیر قدیما بدون اینکه آدم بفهمه بهش خیانت میکردن

    ولی

    حالا چی؟! پشت سرت که هیچ جلو چشتات راست راست راه میرن

    بهت خیانت میکنن

    آخرشم میخندن و میگذرن

    بابا فاز روزگارُ برم بخـــــــدا

    238.jpg


  • نویسنده : Ghazal
  • سه شنبه 19 اسفند 1393 ساعت: 21:59
  • 6qw15c052a6y47pv406b.jpg

    آهای روزگـــــــار!!!

    خوشحال باش مانند گذشته ی من

    کلاهت را به هــــــوا بینداز

    مهمـــــانی بگیر

    من دیگر جان بازی کردن ندارم

    تو بـــــردی........


  • نویسنده : Ghazal
  • سه شنبه 19 اسفند 1393 ساعت: 19:06
  • لبهایم که تشنه و دلتنگ می شوند باران را می بوسم


    من این جا زیر بارانم،


    وقتی که بسیار از تو دورم و تو را می خواهم


    باران را می بوسم؛ او تو را قطره قطره در من فرو می ریزد


    خاطرت باشد ؛ ما هر دو زیر یک آسمان زندگی می کنیم


    در دو سوی باران ها من به تو و بوسه و باران ایمان دارم


    و قاصدک ها به تو خواهند گفت که دوستت دارم !


    زندگی شاید همین فاصلۀ خیس ِ بارانیست

    که تو را به من پیوند می زند . . .


  • نویسنده : Ghazal
  • سه شنبه 19 اسفند 1393 ساعت: 14:32
  • 96nvt5nfz3jor1ihgiet.jpg

    توقع زیادی نیست


    خواستن امنیت آغوش تو و عشقی که


    اسیر هوس نباشد..!!


  • نویسنده : Ghazal
  • دوشنبه 18 اسفند 1393 ساعت: 20:16
  • خواب در بازوان مردانه ات

    بهترین آرامش دنیا برای من است

    بگذار حسودان هر چه دلشان میخواهد

    بگویند


  • نویسنده : Ghazal
  • دوشنبه 18 اسفند 1393 ساعت: 18:46
  • شعر عاشقانه

    تو کیستی که من اینگونه بی توُ بیتابم
    شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم
    تو چیستی که من از هر موج تبسم تو
    بسان قایق سرگشته روی گردابم
    تو در کدام سحر بر کدام اسب سفید؟
    تو را کدام خدا؟تو از کدام جهان؟
    تو در کدام کرانه؟تو در کدام صدف؟
    تو در کدام چمن؟همره کدام نسیم!؟
    تو از کدام سبو؟
    من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه؟
    چه کرد با دل من آن نگاه شیرین آهــــــــــــ
    مدام پیش نگاهی،مدام پیش نگاه
    کدام نشات دویده از تو در سر من
    که ذره های وجودم تو را که می بینند
    به رقص می آیند و سرود مي خوانند؟!؟
    چه آرزوی محالیست زیستن با تو
    مرا همین بگذارند یک سخن با تو
    تو آرزوی بلندی،دست من کوتاه

    تو دوردست امیدی و پای من خسته
    همه وجود تو مهــــــــر با من بمان...


  • نویسنده : Ghazal
  • يکشنبه 17 اسفند 1393 ساعت: 16:44
  • بــــاید بــاور کنــیم !

    "تنـهـــایی" . . .

    تلـــخ تــرین بــلایِ بــودن نیــســت . . .

    چیـــزهـای بـدتــری هـم هســت . . .

    روزهـــای خستـــه ای که در خـلـوتِ خـانـــه، پـیـــــر می شــوی . . .

    و ســال هــایی که ثانــیه به ثانیــه از سَــر گذشتــه اســت. . .

    تـــازه پِــی می بـــریــم کـه تــنـــهـایـی، تلــخ تــرین بـلایِ بـــودن نیســـت. . .

    چیـــزهـــای بدتـــری هم هســــت

    دیــر آمـــدن!


  • نویسنده : Ghazal
  • شنبه 16 اسفند 1393 ساعت: 21:10
  • دوستت دارم

    آنقدر دوستت دارم که
    پروانه ها گیج می شوند
    گل ها تعجب می کنند
    و باران دلش آب می افتد !


  • نویسنده : Ghazal
  • جمعه 15 اسفند 1393 ساعت: 15:02
  • تا " تـــــــــو " هستی

    که دستانم را بگیری ،

    آرزو میکنم هر روز زمین بخورم !

    کاش تابستانها هم برفی بود !...


  • نویسنده : Ghazal
  • پنجشنبه 14 اسفند 1393 ساعت: 20:36
  • خیلی که دلتنگ میشوم

    به آسمان نگاه میکنم !

    دلم قرص میشود

    که " تـــــــــو " هم زیر همین سقفی...


  • نویسنده : Ghazal
  • پنجشنبه 14 اسفند 1393 ساعت: 11:57
  • می خواهم آنقدر بُــــو بکشم

    " تـــــــــو " را

    که ریه هایم پُــر شود از عَطر تَنت..

    که هوا داشته باشم برای نفس کشیدنم..

    وقتی کنارم نیستی...


  • نویسنده : Ghazal
  • چهارشنبه 13 اسفند 1393 ساعت: 19:04
  • حسادت یا خساست ؟

    اسمش را هر چه می خواهی بگذار ،

    من می خواهم

    " تـــــــــو "

    فقط عزیز دل من باشی !...

    دوست داشتن روح عشق مجموعه آثار 13


  • نویسنده : Ghazal
  • دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 16:17
  • خانه دلم را بر بلندای چهار ستون ساخته ام ،

    نه ، اشتباه گفتم ... اصلاح می کنم ،

    " تـــــــــو " چهار ستون دلم را پی ریزی کرده ای ،

    با وجودت ، عشقت ، نگاهت ، آغوشت ..

    خانه محقر من با " تـــــــــو " قصر است

    و بی " تـــــــــو " خاک ،

    خاک دلم را با نگاهت ، جان ده تا افلاک...


    برچسب ها : فُنداسیون دل ,
    صفحات سایت
    ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
    بستن تبلیغات [X]